آلبالو

دل ما که شکست کسی صدایش را نشنید؛آری دل مرد،بی صدا میشکند...

ار تکرار دوستت دارم ها خسته شده ام

کمی هم تو بگو

تا من ناز کنم

نترس!

باور نمیکند دلم...

 

تمام اصل‌های حقوق بشر را خواندم
و جای یک اصل را خالی یافتم
و اصل دیگری را به آن افزودم
اصل سی و یکم :
هرانسانی حق دارد هر کسی را که میخواهد دوست داشته باشد... 

 

بارونو دوس دارم

چون زیرش کسی نمیفهمه اواره خیابونی یا منتظر اتوبوس

چون کسی نمیفهمه بخاطر دهنته یا دود سیگارت

چون که کسی نمیفهمه اشکه یا بارون

اشک زیر بارون غریبه نیس...

 

من برای این که این انگشتا نلرزن خلیلی زحمت کشیدم

دیگه برنگرد

 
 
 
 ﺍﻭﻧـﯽ ﮐـﻪ ﻟـﯿـﺎﻗــﺖ ﻣﺎ ﺭﻭ ﻧــﺪﺍﺭﻩ ، ﺧــﺐ ﻧــﺪﺍﺭﻩ ﺩﯾـﮕـﻪ !!
 ﭼـﯿﮑﺎﺭ ﮐـﻨــﻢ؟【 .. :| .. 】
.
.
.
.
 
ﻏـﺼــﻪ ﮐــﻢ ﺳـﻌـﺎﺩﺗـﯽ ﻣــﺮﺩﻡ ﻫــﻢ ﻣــﻦ ﺑـﺨــﻮﺭﻡ؟!!!
 
 
والااااااااااااااااااااااااااااا【.. ❂_❂ ..
 

 

نهایت دلتنگی یعنی اینکه یه صندلی خالی بزاری!!! جلوی خودت چشماتو ببندی و یه عالمه باهاش دردودل کنی و درنهایت با چشمای خیس ، چشما تو باز کنی بگی "عشق من" کجا رفتی ...!!!

 

 اگر روزےاحـساس کُـنم 

نـَفـس کشـیدنِ من هـم

خیـانتے اسـت در قبـال تـو 

آن هـم تـَرکـ خـوـاهـم کـرد 

مُطمـئن بـآش ... 

 

 

گاهی احساس می کنم
روی دست های خدا مانده ام...
خسته اش کرده ام....
خودش هم نمی داند

با من چه کند!!

 
 

هر وقت مــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــرا باور کردی...!!!


در آغوشـــــــــــــــــــــــــــــــــــــم بگیر...!!!


عذرخواهی از خــــــــــــــــــ♥ـــــــــــــــــدا با من....!!!

 

 

دل‌ اگـــر بسـتـی، محـکــم نـبـند!
مـــراقــب بــاش، گــــره کـــور نــزنی‌...
او مـی‌‌رود...
تــو می مــانی و یـــک گـــره کــور...

 

 

باید بازیگر شوم ،
آرامش را بازی کنم …
باز باید خنده را به زور بر لبهایم بنشانم …
باز باید مواظب اشک هایم باشم …
باز همان تظاهر همیشگی : ” خوبم …

 

بــه فـروش میـرسـد ؛

فكـــر ِآدمی که ...

حوصـله ی خودش را هم نـدارد !

 

 

زیر قطره های بـاران نوازشت ، آرام میشوم !


از کجا آمده ای ؟ 


بــــوی تنت بارانیست ...! 

 

چــه زیبــاست وقتـی میفهمـی
کسـی زیــر ایـن گنبد کبــود
انتظــارت را میـکشد ؛
چــه شیــرین است
طعــم چنـد کلمــه کــه میگــوید :
کجــایــی …؟

 

       این پست را ســــــکوت می کنم توبنویس

 

                     تــــــــو بنویس ...

        از دلتنگی هایت از دردهایت، از حــــرف هایت ... 

                  از هرچه دلت می گوید !

                      بنویس برایـــــــــم...

 

 

ﮔﺎﻫﯽ ﺑﺎﯾﺪ ﻧﺒﺨﺸﯿﺪ ﮐﺴﯽ ﺭﺍ ،

ﮐﻪ ﺑﺎﺭﻫﺎ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﺨﺸﯿﺪﯼ ﻭ ﻧﻔﻬﻤــــﯿﺪ ،

ﺗﺎ ﺍﯾﻦ ﺑﺎﺭ ﺩﺭ ﺁﺭﺯﻭﯼ ﺑﺨﺸﺶ ﺗﻮ ﺑﺎﺷﺪ !

ﮔﺎﻫﯽ ﻧﺒﺎﯾﺪ ﺻﺒـــﺮ ﮐﺮﺩ ...

ﺑﺎﯾﺪ ﺭﻫﺎ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺭﻓﺖ ﺗﺎ ﺑﺪﺍﻧﻨﺪ ،

ﮐﻪ ﺍﮔﺮ ﻣﺎﻧﺪﯼ ، ﺭﻓﺘﻦ ﺭﺍ ﺑﻠﺪ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﯼ !

ﮔﺎﻫﯽ ﺑﺮ ﺳﺮﮐﺎﺭﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ،

ﺑﺮﺍﯼ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﻣﯿﺪﻫﯽ ،

ﺑﺎﯾﺪ ﻣﻨﺖ ﮔﺬﺍﺷﺖ ...

ﺗﺎ ﺁﻥ ﺭﺍ ﮐﻢ ﺍﻫﻤﯿﺖ ﻧﺪﺍﻧﻨــــﺪ ...

 

 

ســر بـه گــوش مــن بگــذار و آرام بگــو

"دوســـتت دارم"

نتــرس! از چــه می تــرسی؟!

فـــردا دوبـاره مـی تــوانی انـکار کنی...

 

 


دیر آمدی..!
برای شناختنم عکسم را مچاله کن...

 


ﺩﻭﺭ ﻧـــــــﺮﻭ ﺑﻴـــــــﺎ ﻛﻨﺎﺭ ﺩﻟـــــــﻢ


ﻣﻦ ﻏﻴﺮ ﺍﺯ ﺍﻳﻨﻬـــــــﺎ ﻛﻪ ﻣﻴﻨﻮﻳﺴـــــــﻢ . . .


ﻧـــــــﻮﺍﺯﺵ ﻫـــــــﻢ ﺑﻠﺪﻡ . .

 


در نهایت باور کردم
که زندگی قماری بیش نبود..

او تو را بُرد!

من
و
این سیگارها
زندگی را باختیم...

 


وقتی که کنارم نباشی
بهشت کوچکم
دیگر بهشت نیست!

عصرهای جمعه
در بهشتِ بی فرشته ی من
جنهم برپاست 
و به جای سربِ داغ در گلو
سیگار داغ بر لبم می گذارم...
.

 

 


ﻓﺮﻭﺷﻨﺪﻩ ﮔﻔﺖ  ﺳﯿﮕﺎﺭ ﮔﺮﻭﻥ ﺷﺪﻩ ... ﺗﺮﮎ ﻣﯽ ﮐﻨﯽ؟
ﺑﺎ ﺧﻮﺩﻡ ﮔﻔﺘﻢ
ﺍﯼ ﮐﺎﺵ ﺑﺪﻭﻧﯽ ﭼﻘﺪﺭ ﮔﺮﻭﻥ ﺗﻤﻮﻡ ﺷﺪ ﺗﺎ ﺳﯿﮕﺎﺭﯼ ﺷﺪﻡ

 


سیگار می کشم
و
منعم می کنی

درد می کشم
و
درکم نمی کنی

درکم کنی
دگر
منعم نمی کنی...

 

 


برای من!
ساحل خطرناک تر از دریاست
وقتی تو آنجا قدم میزنی...

همه حواسشان به دریاست
تا کسی در آب غرق نشود!

من اما 
سیگاری روشن می کنم و در ساحل
بی اختیار ، غرقِ تو می شوم...

 

 

 

چقدر شبیه آن وقتهای "تو" شده اند

این سیگارهایِ نابِــکار!!

می خواهم ببوسمشان تا آرام شوم...

 

اما آنها می کُشندَم

 

 

سیگارِ لای انگشتانت

بهتر از هر انسانی

حـــرف می زند و گــــوش می دهـــد!

 

کافیست زبان درد بدانی...

.

 

سوختن...

خاصیت سیگار است.

سیگاری که دود نشود

خشک می شود

خراب می شود

حرام می شود!

 

 

 

 

 

اصلا مهم نیست

که شناسنامه ات چه می گوید!

وقتی هر روز یک بسته سیگار دود کنی

یعنی پیر شدی رفیق...

 

 

 

نیستی...

و من برای آرام شدن

سیگار می کشم.

 

اما روزی که برگردی

تنها یک چیز خواهم کشید!

 

ناز چشمانت را

 

 

 

 

سیـــــــــگار لایـتــــــ را بِ موسیقـــیِ لایتـــــــ ترجیح میدهمـــــ!!! روحِ مَن بـــآ هیچ نغمه ای لایتــــــ نمی شَوَد،. بِ مَن عشق تعارف نکنیــــد

 

 

 

سیگاری روشن ، شبی خاموش ، نسیمی خُنک

و من تنها خاکسترت را از یاد می تکانم . . .

::

::

ابر ، دودِ سیگارِ مردی ست که حرف هایش را می خورد و بعد فوت می کند . . .

غم که زیاد باشد ، باران می بارد . . .

::

::

همین دود سفید که همیشه درون ریه من جریان دارد . . .

یادگار تمام نفرت من از توست .

نفرتی که با یاد کردن تو نصیبم میشود !

سیگار میکشم تا آرام شوم ، ولی همین سیگار هم طعم نفرت از تو گرفته

 

 

برای هر عملی در جهان
عکس‌العملی هست،
به اندازه‌ی خودش، در جهت مخالف.
تعادل جهانم به هم ریخته
از وقتی تو را
در جهت مخالف آغوشم
به اندازه‌ی خودم
کم دارم...

 

 


نـذر کـرده ام،اگـر نیـایـی؛ پـیـاده از یـادت بـروم.

 


کاش...
بعد از همه دلقک بازیهایم!
کسی می آمد, ماسک را از روی صورتم بر میداشت! 
میگفت:
حالا از دردهایت بگو...
من گوش میکنم!

 

 


همیشه که آدم کم نمی آورد !
گاهی زیاد می آورد !
غم ,از سر و رویش,
از حدقه ی ِ چشمانش, بیرون می زند !

 


مزخرف یعنی "ما"
مایی که سهمِ تو در آن فقط "رفتن" است
وسهمِ من 
این در به آن در زدن برای نرفتنت 
مزخرف تر از همه
دوست داشتنی است که نمی گذارد
من از این "ما"ی مزخرف دل بکنم

 


مرد
آبستن غزل هایی ست
که اگر دود نکند
دود می شود ... 

 


آن چیزی که تنــــگ شده،

دل است برای تو،

و جهان است، بــرای من..

 


چقدر ماه گرفتگی را دوست دارم،
شبیه توست
وقتی موهایت را روی صورتت می‌ریزی !

 

 

داری دهان به دهان می‌چرخی بین مردم،
دیگر
به بوسه‌های تو اعتباری نیست...

کامران رسول زاده

 

 

از سا ختـــــــار دنـــیــــــــا

اطلاع زیادی ندارمـــــــــ....

ولــــــی من هم دوســــت داشتـــــــــم

دنیـــــــــــای كســـــــی باشــــــــم...!!!♥♥♥

 
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 6 صفحه بعد